پدر رحمت از حکیم نزاری قهستانی دستورنامه 15

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

پدر رحمت الله چو آگاه شد

1 پدر رحمت الله چو آگاه شد که دستم ز تدبیر کوتاه شد

2 به من گفت جان پدر هوش دار به سمع رضا پندِ من گوش دار

3 جهان دیده و تجربت کرده‌ام بسی سرد و گرم جهان خورده‌ام

4 جوانی و ناباکی و بی‌خودی بود ضدّ دانایی و بخردی

5 ولی چون در آیند ازین پهن دشت برین پل ضرورت بباید گذشت

6 بیاموزمت شرط می خوارگی بر آن جمله خوکن به یک بارگی

عکس نوشته
کامنت
comment