ای جمالت قبلهٔ جان ابرویت از محتشم کاشانی غزل 383

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

ای جمالت قبلهٔ جان ابرویت محراب دل

1 ای جمالت قبلهٔ جان ابرویت محراب دل آمدی و فرض شد صد سجده بر ارباب دل

2 بعد چندین انتظار از رشتهٔ باریک جان تاب هجران میبری بیرون ولی کو تاب دل

3 گر شوی مهمان جان از عقل و دین و صبر و هوش در رهت ریزم به رسم پیشکش اسباب دل

4 تا ز مژگان لعل پاشم در رهت پرورده‌ام از جگر پر گاله بسیار در خوناب دل

5 از دو بیمارت یکی تا جان برد در بند غم یا به خواب من درآ یکبار یا در خواب دل

6 نقش دل پیشت کشیدم جان طلب کردی ز من ای فدایت جان چه می‌فرمائی اندر باب دل

7 سر بلندم میکنی گویا که می‌بینم ز دور ارتفاع کوکب دولت در اسطرلاب دل

8 محتشم می‌جست عمری در جهان راه صواب سالک راه تو گشت آخر به استصواب دل

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر