- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قاصدا، نامهای از کوی فلانی به من آر یعنی از یار من آن نامه که دانی به من آر
2 نامهٔ من ببر، اما به رقیبان منمای؛ گر توانی بدهش، ور نتوانی به من آر!
3 اگرت بر سر آن کو نشناسند اغیار بدهش نامه، جوابی که ستانی به من آر
4 ور شناسد نهانی، بدهش نامه و باز خبری پرس نهانی و نهانی به من آر
5 پیش مردم ننویسد اگر از شرم جواب بگذر از نامه و پیغام زبانی به من آر
6 در میان من و او هست نشانها بسیار بدگمان تا نشوم از تو، نشانی به من آر
7 همچو آذر بودم کام ز پیری بس تلخ رطبی تازه از آن نخل جوانی به من آر