1 ملک بی ملک دار باشد، نی ور بود پایدار باشد، نی
2 بی شهنشه بنای ملک جهان محکم و استوار باشد، نی
3 خله ای را که بی خداوندست کار او برقرار باشد، نی
4 شهر را هیچ حامی و هادی چون شه و شهریار باشد، نی
1 می صافی بیارای بت که صافی است جهان از ماه تا آنجا که ماهی است
2 چو از کاخ آمدی بیرون بصحرا کجا چشم افکنی دیبای شاهی است
1 زان مرکّب که کالبد از نور لیکن او را روان و جان ازنار
2 زان ستاره که مغربش دهنست مشرق او را همیشه بر رخسار
1 جهانا همانا فسونی و بازی که بر کس نپایی و با کس نسازی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به