مانع سوز دل خستگی آزرم از جویای تبریزی غزل 503

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

مانع سوز دل خستگی آزرم شود

1 مانع سوز دل خستگی آزرم شود کی علاج تب عشق از عرق شرم شود

2 دین و دل نذر گذارم تو مگر رام شوی می کشم چله کمان تو مگر نرم شود

3 گردد از عکس رخش موم صفت آینه آب هم چو خورشید مه من چو ز می گرم شود

4 می شود شرم ز بالای خرامت شوخی شوخی از پهلوی تمکین تو آزرم شود

5 بید مجنون ز سرافکندگی آید بنظر از قد و قامت او سرو چو در شرم شود

6 برد دلش نور نور یقین تافته جویا چون شمع زآتش عشق کسی را که سرش گرم شود

عکس نوشته
کامنت
comment