- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مانع سوز دل خستگی آزرم شود کی علاج تب عشق از عرق شرم شود
2 دین و دل نذر گذارم تو مگر رام شوی می کشم چله کمان تو مگر نرم شود
3 گردد از عکس رخش موم صفت آینه آب هم چو خورشید مه من چو ز می گرم شود
4 می شود شرم ز بالای خرامت شوخی شوخی از پهلوی تمکین تو آزرم شود
5 بید مجنون ز سرافکندگی آید بنظر از قد و قامت او سرو چو در شرم شود
6 برد دلش نور نور یقین تافته جویا چون شمع زآتش عشق کسی را که سرش گرم شود