ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن از جامی غزل 254

ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن

1 ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن طوطی که دیده است بدینسان شکر سخن

2 دشنام عاشقان به رقیبان حواله کن حیف آیدم که رنجه کنی لب به هر سخن

3 در کوی عقل می نشود یافت محرمی ما و جنون عشق و به دیوار ودر سخن

4 شرح دو گیسوی تو به پایان رسیده بود در وصف کاکل تو گرفتم ز سر سخن

5 این روی زرد بین و گشا لب به ناسزا با آنکه مفلسم خرم از تو به زر سخن

6 می راند عاشق از تو سخن چون رقیب شد پیدا ز دور برد به جای دگر سخن

7 هر چند جامیا سخنت بیشتر خوش است بس کن که خوش نباشد ازین بیشتر سخن

عکس نوشته
کامنت
comment