- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی مسکین گلی، که نشنود آواز بلبلی
2 گستاخی رقیب، اثر التفات تست بر خود زبان خلق ببند از تغافلی
3 ماهی و، چون لبت، نشکفته است غنچه یی؛ سروی و، چون خطت، ندمیده است سنبلی
4 غافل مشو، ز حال گدایان کوی عشق؛ تاهست از متاع خجالت تجملی
5 تا کار ما و سنگدل ما کجا رسد؟! او را ترحمی نه و ما را تحملی!
6 یا رب چه گفت غیر، که از بهر کشتنم خنجر بکف گرفته و داری تأملی؟!
7 ای گل شکفته باش، که چون آذر از غمت در بوستان عشق، ننالیده بلبلی