- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جدل از خصم هنر باشد و از من عیب است چون رگ لعل ز دانا رگ گردن عیب است
2 طعنه خوش نیست به دشمن، که به هم مردان را جنگ کردن چو زنان همره سوزن عیب است
3 گر کنم شکوه ز بی مهری او عیبی نیست گله از دوست توان کرد، ز دشمن عیب است
4 خانه ای را که بود بخت سیه فرش درو آفتابش چو گل چشم به روزن عیب است
5 در دیاری که درو رسم قناعت باشد رفتن مور پی دانه به خرمن عیب است
6 کسوت سرمه ی ما ماتمیان است دلیل که پی کشته ی مژگان تو شیون عیب است
7 منع می می کندم شیخ، ندانم کز چیست که به مسجد هنر است این و به گلشن عیب است
8 خلق سرگشته ی چرخند، نه تقدیر خدا همچو دهقان به کف شاه، فلاخن عیب است
9 کاشکی گل نگذارد به خس و خار سلیم چمنی را که درو پاکی دامن عیب است