- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صد چشمه ی زهر از لب داغ دل ما ریخت غم روغن تلخی به چراغ دل ما ریخت
2 ساقی چو می عشق تو می کرد به ساغر هر صاف که آید به ایاغ دل ما ریخت
3 هر گرد ملالی که برفتند ز دل ها عشقت همه بر روی فراغ دل ما ریخت
4 فریاد که هر دل که به دیوار غم او بر کوفت سری چون ز دماغ دل ما ریخت
5 آبی که بنوشید خضر، وه، که ز مژگان در بادیه غم به سراغ دل ما ریخت
6 این گریه که برگشت به دل از ره دیده صد دانه ی الماس به داغ دل ما ریخت
7 عرفی جگر افشان نبود ناله ی هر دل این برگ ز گلدسته ی باغ دل ما ریخت