1 گلبرگ برد باد بهاران به کجا سنبل رود از شبنم بستان به کجا
2 ای عارض یار من شتابان به کجا وی زلف نگار من پریشان به کجا
1 به جز ریش بلا مرهم مبادا ریسه ریشان را عداوت با دل من باد زهر آلود نیشان را
2 به من بیگانگان را کی دل هم صحبتی ماند که با من صحبت غم می کند بیگانه خویشان را
1 صد چشمه ی زهر از لب داغ دل ما ریخت غم روغن تلخی به چراغ دل ما ریخت
2 ساقی چو می عشق تو می کرد به ساغر هر صاف که آید به ایاغ دل ما ریخت
1 ممنون ترکتازی گردون دل من است آماده ی هزار شبیخون دل من است
2 هرگز نیامدش به غلط محملی به سر بیهوده گرد وادی مجنون دل من است