1 گلبرگ برد باد بهاران به کجا سنبل رود از شبنم بستان به کجا
2 ای عارض یار من شتابان به کجا وی زلف نگار من پریشان به کجا
1 منزلگه دلها همه کاشانهٔ عشق است هرجا که دلی گم شده در خانهٔ عشق است
2 ویرانهٔ جاوید بماند دل بیعشق آن دل شود آباد که ویرانهٔ عشق است
1 تا به کی معبچه ی می نوش و بیارا ایمان را تا به کی پیش بری لعمه ی شادروان را
2 این مزاری است که صد چون تو در و مدفون است که تو امروز بر و طرح کنی ایوان را
1 هزار حسن عبادت نه زشتی عمل است متاع من دل مجذوب و مستی ازل است
2 یکی است نقد حکیمان و حسن نادانان هر آن چه در کتب حکمت است در مثل است