جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بسا دلی که به زلف تو از جهان ملک خاتون غزل 612

غزل 612 ام از 1809 غزلیات

بسا دلی که به زلف تو پای در بندند

1 بسا دلی که به زلف تو پای در بندند گر از تو باز ستانند با که پیوندند

2 دلم ببردی و خون جگر خوری تا کی مکن مکن که چنین جور از تو نپسندند

3 نمی رود ز خیالم خیال طلعت دوست چرا که مهر رخش در دل من آکندند

4 ز بوستان وفاداری ای مسلمانان مگر که شاخ محبّت ز بیخ برکندند

5 جواب تلخ شنیدیم از آن لب شیرین نمک به ریش من خسته دل پراکندند

6 دل شکسته ی بیچاره هیچ می دانی که عاشقان رخ همچو ماه او چندند

7 منم شکسته دلی در جهان و گویندم چرا ز چشم عنایت ترا بیفکندند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند

شاعر شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند چه کسی است ؟

شاعر شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند چیست ؟

قالب شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند غزل است

مضمون اصلی شعر بسا دلی که به زلف تو پای در بندند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر