-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اهل عالم که ز اقبال هما می گویند از کسی هرچه ندیدند، چرا می گویند
2 آن کسانی که به رسوایی ما طعنه زنند خبر از عشق ندارند چها می گویند
3 بس کن از ناله که در قافله ی خاموشان این چنین طایفه را هرزه درا می گویند
4 پادشاهان ز کسی باج نگیرند که خلق هرکه چیزی ز کسی خواست، گدا می گویند
5 سنگ بر شیشه ی ما چند زنی، عیبی نیست که بپرسیم که این را چه ادا می گویند؟
6 عاشقان یک دو قدم رفتن و برگشتن را در ره کوی تو، خمیازه ی پا می گویند!
7 بت پرستان ز کمالی که تو داری در حسن چون ببینند ترا، نام خدا می گویند
8 می روی مست تغافل ز سر خاک سلیم خاکساران تو ای دوست، دعا می گویند