مردم چشمم ز تو خالی بس است از جامی غزل 108

مردم چشمم ز تو خالی بس است

1 مردم چشمم ز تو خالی بس است مونس جان از تو خیالی بس است

2 ماه فروشد بنمای ابروان نایب ماه از تو هلالی بس است

3 بهر رکاب تو ز خون جگر بر رخ من بسته دوالی بس است

4 خوان چه حد من که نهم پیش تو خدمت درویش خلالی بس است

5 مایل طوبی نشوم در بهشت باغ مرا چون تو نهالی بس است

6 نیست سپه شرط جهانگیریت از تو همین عرض جمالی بس است

7 ساغر زر پر چه کنی بهر من بر کفم آلوده سفالی بس است

8 مزد غزلهای تو جامی تمام نیم قبولی ز غزالی بس است

عکس نوشته
کامنت
comment