ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده از کمال خجندی غزل 926

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده

1 ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده لیکن جمال خوبت رشک فرشته دیده

2 گفتی بروی چشمت خواهم قدم نهادن گفتی ولی نکردی یک روی مانده دیده

3 با عارض تو زلفت کرده دراز دستی بارب بود که بینم دست ورا بریده

4 دی از چمن نگارم چون شاخ گل برآمد تا با خودم آمدم من عقلم ز سر پریده

5 همچون کمال بیدل مردم ز اشتبافت نا ذکر تو بگفته تا نام نر شنیده

عکس نوشته
کامنت
comment