بی‌سبب مردم به قید نام از سلیم تهرانی غزل 649

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

بی‌سبب مردم به قید نام و ننگ افتاده‌اند

1 بی‌سبب مردم به قید نام و ننگ افتاده‌اند همچو خیل مور در این راه تنگ افتاده‌اند

2 در تلاش سوختن، چون کاغذ آتش زده داغ‌های سینه‌ام با هم به جنگ افتاده‌اند

3 از زبان‌ها خود چه گویم، گوش‌های دوستان با سخن همچون گل رعنا دورنگ افتاده‌اند

4 ما به بند خود گرفتاریم، حال ما مپرس نیک‌بخت آنان که در قید فرنگ افتاده‌اند

5 ره کسی بر عذر او نگرفته، مشتاقان سلیم بی‌سبب دنبال آن آهوی لنگ افتاده‌اند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر