مردم چشم وزارت، مرکز از سلمان ساوجی قطعه‌ 136

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

مردم چشم وزارت، مرکز دور وجود

1 مردم چشم وزارت، مرکز دور وجود زبده ارکان و انجم حاصل کون و مکان

2 خلق او را معجز عیسی و مریم در نفس دست او را قدرت موسی عمران در بنان

3 میر فخر الدین مبارک شاه کز تعظیم و قدر فخر دارد در زمان او زمین بر آسمان

4 گر کلیم الله به عمر خود به چوبی داد روح هر دم انگشتش مرکب می‌کند در نی روان

5 آفتاب از روشنی با رای او دم زد مگر کافتاب و خاک را افتاد تیغ اندر میان

6 صاحبا من گوهری بودم ز دریا آمدم چون خریداری ندیدم لاجرم گشتم کران

7 نیستم گوهر مرا سیم سیه گیر آمده سوی دارالملک بغداد از سواد خاک کان

8 عزم آن دارم که اکنون باز با دریا روم چشم آن دارم که بگشایی ز پایم ریسمان

9 مدت ده سال اندر بوته‌های انتظار روزگارم آتش دم داد و دود امتحان

10 عاقبت بگداخت اجزای وجودم دم به دم خالص و صافی شدم وقت خلاص است این زمان

11 چون درم آواره گردان در جهان تا می‌دهم شهرت آوازه احسان سلطان در جهان

عکس نوشته
کامنت
comment