1 هزار اهل مروت در آمدند از پای که هیچ سست قدم را نرفت پای از جای
2 گذر زگنبد گردان که نیست منزل عیش حذر ز مادر گیتی که هست حادثه زای
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 خرم دلی که مجمع سودای حیدرست فرخ سری که خاک کف پای حیدرست
2 جائیکه جبرئیل بدانجا نمیرسد برتر هزار مرتبه ز آن جای حیدرست