- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قلم نسخ بران بر ورق حسن همه کاین قلمرو به تو داده است خدا یک قلمه
2 زان دو هندوی سیه مست که مردم فکنند تیغ هندیست نگاه تو ولیکن دو دمه
3 خوشتر از عشرت صد سالهٔ هشیارانست با می صاف دو ساله طرب یک دو مه
4 از دم ناصح واعظ دلم اندر چاهیست که ز یک سوی سموم است وز یک سوی دمه
5 رهزنان در صدد غارت و خوبان غافل گرگ بیداز ز هر گوشه و در خواب رمه
6 دم نزع است وز شوق کلمات تو مرا یک نفس بیش نمانده است بگو یک کلمه
7 محتشم فتنه قوی دست شد آن دم که نهاد زلف نو سلسلهاش سلسله بر پای همه