عبید زاکانی

عبید زاکانی

عبید زاکانی
عبید زاکانی

بی روی یار صبر میسر نمی‌شود از عبید زاکانی غزل 44

غزل 44 ام از 280 غزلیات

بی روی یار صبر میسر نمی‌شود

1 بی روی یار صبر میسر نمی‌شود بی‌صورتش حباب مصور نمی‌شود

2 با او دمی وصال به صد لابه سال‌ها تقریر می‌کنیم و مقرر نمی‌شود

3 گفتم که بوسه‌ای بربایم ز لعل او مشکل سعادتیست که باور نمی‌شود

4 جز آنکه سر ببازم و در پایش اوفتم دستم به هیچ چارهٔ دیگر نمی‌شود

5 افسرده دل کسی که ز زنجیر زلف او دیوانه می‌نگردد و کافر نمی‌شود

6 عشقش حکایتیست که از دل نمی‌رود وصفش فسانه‌ایست که باور نمی‌شود

7 تا بوی زلف یار نمی‌آورد صبا از بوی او دماغ معطر نمی‌شود

8 ساقی بیار باده که هر لحظه عیش خوش بی‌مطرب و پیاله و ساغر نمی‌شود

9 گفتی به صبر کار میسر شود عبید تدبیر چیست جان برادر، نمی‌شود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود

شاعر شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود چه کسی است ؟

شاعر شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود عبید زاکانی می باشد.

شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود چیست ؟

قالب شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود غزل است

مضمون اصلی شعر بی روی یار صبر میسر نمی‌شود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر