1 پند پدرانه پیش ارباب ذکا تریاق آمد گرچه بود زهرنما
2 چون عقد گهر نصیحت تلخ مرا ماریست که مهره باشد از سر تا پا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چشم او آشیانهٔ دل ما حلقهٔ زلف خانهٔ دل ما
2 اشک ما حلقه ایست سربسته رازدار فسانهٔ دل ما
1 بسکه در راه طلب ضعف است دامنگیر ما می تواند نقش پا شد حلقهٔ زنجیر ما
2 ما خراب از رنجش بیجای او گردیده ایم گر بیفشاند غبار از دل، شود تعمیر ما
1 نگه بر چهره نتوان کرد آن ترک شرابی را یکایک چون در آتش افکند کس مرغ آبی را
2 هلاک گردش چشمی که از هر جنبش مژگان عمارت می کند در کشور دلها خرابی را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به