-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به قاین بگذر ای باد ار توانی زمینبوسی ببر آن جا که دانی
2 بگوی آرام جانم را که جانم برآمد در غمت از ناتوانی
3 به دست باد صبح از نافهی زلف چه باشد گر به من بویی رسانی
4 تویی لیلی و من مجنونِ واله تویی شیرین و من فرهاد ثانی
5 چو مجنونم که در اندوه لیلی بریدم صحبت از انسی و جانی
6 شدم پر از غمِ دوری دریغا که کردم در سرِ غربت جوانی
7 چو فرهادم که بر من تلخ کردهست فراق روی شیرین زندگانی
8 به حیرت میکنم صبری ضروری به غیرت میکشم دردی نهانی
9 نمیمیرد نزاری در فراقت به شوخی میکند الحق گرانی
10 سبک روحی بود او در صفاهان تو در قاین زهی نامهربانی