- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن برد از دهان ننگ نو ننگ شکر سخن
2 از فندق تو هیچ نخیزد به جز نبات در پسته تو هیچ نگنجد مگر سخن
3 اول حدیث روی نو گویند بلبلان بر شاخسار گل چو در آیند در سخن
4 با آمل عشق عادت تو تلخ گفتن است آری چو از لب تو ندارد خبر سخن
5 دل را به پیش لعل تو قلب است نقد جان تا همچو سکه با تو نگوید بزر سخن
6 بر باد رفت عمر عزیز آخر ای صبا در پیش آن نگار بگوی این قدر سخن
7 مقصود گفت و گوی کمال از میان تویی گفت آنچه داشت با تو نگوید دگر سخن