ساقی شراب مجلسیان در از آشفتهٔ شیرازی غزل 932

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

ساقی شراب مجلسیان در پیاله کن

1 ساقی شراب مجلسیان در پیاله کن ما را بلعل باده فروشت حواله کن

2 گه زسر باده پرستی اگر نه ای لبریز شد چو جام نظر در پیاله کن

3 خورشید می بماه قدح ریز و فیض بخش خوان جهان زپرتو او پر نواله کن

4 آفتاب چهره خوی افشان بصحن باغ دامن پر از ستاره چمن پر زلاله کن

5 این عمر رفته را بدل از جام باده گیر چل ساله دفع غم زشراب دوساله کن

6 راز کمند عشق کند عقل سرکشی زنجیریش زطره مشکین کلاله کن

7 مطرب بزن به پرده قانون نوای راست از شور عشق گوش فلک پر زناله کن

8 مدح علی بگوی مغنی بصوت خوش باغ بهشت را بدو بیتی قباله کن

9 آشفته گر کسی زتو پرسد نشان او تعبیر نام دوست بلفظ جلاله کن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر