جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

نخل را باد خزان تنها نه از جویای تبریزی غزل 320

غزل 320 ام از 1266 غزلیات

نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت

1 نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت برگ عیشش عندلیبان را پریشان کرد و رفت

2 مشفق قیقاچی که آن برگشته مژگان کرد و رفت لاله زار سینهٔ ما را نیستان کرد و رفت

3 رنگ و بویی کز رخ و زلفش نسیم اندوخت دوش صبحگاهان صرف تعمیر گلستان کرد و رفت

4 شوخ رنگین جلوهٔ من تا از این وادی گذشت دشت را از لاله خون دل به دامان کرد و رفت

5 کار دل با تیغ ابرویی است کز نظاره ای چشم را بر روی ما زخم نمایان کرد و رفت

6 تخم اشکی هر که امروز از پشیمانی فشاند بهر خود صحرای محشر را گلستان کرد و رفت

7 از سر زلف که آمد رو به این وادی نسیم خاطر آسوده ام جویا پریشان کرد و رفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت

شاعر شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت چه کسی است ؟

شاعر شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت جویای تبریزی می باشد.

شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت چیست ؟

قالب شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت غزل است

مضمون اصلی شعر نخل را باد خزان تنها نه عریان کرد و رفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر