عاشق بی درد را بر در او بار از کمال خجندی غزل 192

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

عاشق بی درد را بر در او بار نیست

1 عاشق بی درد را بر در او بار نیست محرم این بار گاه جز دل افگار نیست

2 هست من خسته را پیش تو مردن هوس جز هوس زیستن در سر بیمار نیست

3 دل بجز انکار زهد کار ندارد دگر کار تو داری دلا چون به ازین کار نیست

4 عقل نیارد نهاد بر من بیدل سپاس بر سر آزادگان منت دستار نیست

5 قیمت من کرد بار گفت نیرزد به هیچ بهتر ازین بنده را هیچ خریدار نیست

6 منتظر روی حور ماند ز روی تو دور دیده خالی ز نور در خور دیدار نیست

7 گرچه خوش آید به چشم گلشن جنت کمال در نظر ما به از خاک در کار نیست

عکس نوشته
کامنت
comment