کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

درد من گویید با یاران که از کمال خجندی غزل 136

غزل 136 ام از 1252 غزلیات

درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست

1 درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست پار، درمان‌است درمان چیست چون آن یافت نیست

2 دل سکندروار خواهد تشنه‌لب جان برفشاند از دهانش چون نشان آب حیوان یافت نیست

3 بر جراحت‌های پیکان خسته آن غمزه را نوش دارو جز در آن لب‌های خندان یافت نیست

4 کس نمی‌یابم که رحمی بر غریبان آورد گوییا در شهر خوبان یک مسلمان یافت نیست

5 در چمن‌ها گر نمی‌یابند چون رویت گلی عندلیبی نیز چون من در گلستان یافت نیست

6 پیش بالایت حدیثی راست گوییم و روان اینچنین سرو روان در هیچ بستان یافت نیست

7 گفته‌ای بی خاک پایم چند می‌گریی کمال چون نگریم چون علاج چشم گریان یافت نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست

شاعر شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست کمال خجندی می باشد.

شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست چیست ؟

قالب شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست غزل است

مضمون اصلی شعر درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر