صاحبا، راز اندرون ز نهفت از عراقی عشاق‌نامه 11

صاحبا، راز اندرون ز نهفت

1 صاحبا، راز اندرون ز نهفت تا نپرسی ز من، نخواهم گفت

2 بنده را خاطری است ناخرسند عاشق هجر یار، لیک به بند

3 که پسندد چو من هنرمندی لب ببسته، اسیر دربندی؟

4 بنده را شاعری نپنداری زین گدایان خام نشماری

5 چون در گنج دوست وا کردند به من این شیوه را عطا کردند

6 روز و شب درد درد می‌نوشم در خروشم، اگر چه خاموشم

7 از تلطف به من نما گل را در حدیث اندر آر بلبل را

8 تا نوایی ز عشق آغازم وین چنین تحفه‌ها بپردازم

9 کلماتی است از مخارج اصل اندرو هست مندرج ده فصل

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر