- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صاحب عادل شهاب ملک و دین ای درونت مهبط روح الامین
2 تابرآوردی سر از جیب سخا بحر می دزدد کف اندر آستین
3 بر امید آن که تا بخشی مرا جبّه و دستار واسب و طوق و زین
4 تحفه یی آورده ام نزدیک تو کاندر آن حیران شود نقّاش چین
5 بیت چندی نیز بر هم بسته ام هر یک اندر شیوة خود به گزین
6 شعر بشنیدی و تحفه بستدی خود همین بود و همین بود و همین
7 نی یکی از راه انصاف اندر آی چون تویی شه را وزیر راستین
8 تو وزیری در خراسان و عراق صیت تو بگذشته از چرخ برین
9 من گدایی ژاژ خایی بی نوا گه فضایل خوان و گاهی ره نشین
10 من ز سیم تو ندیدم یک پشیز تو ز من داری متاعی بس ثمین
11 این فضیلت منعکس اولیترست خود بچشم عقل و دانش باز ببن
12 بر زمین دیدم که بارید از فلک بر فلک هرگز نبارید از زمین
13 نقد کن باری بهای تحفه ام گر نفرمایی عطایی بافرین