بر فرازد چو علم، آه سحرگاهی از حزین لاهیجی غزل 93

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بر فرازد چو علم، آه سحرگاهی ما

1 بر فرازد چو علم، آه سحرگاهی ما دو جهان پر شود از کوکبه شاهی ما

2 در حقیقت بر ما، بت شکنی خودشکنی ست صیت اسلام بود، بانگ انا اللّهی ما

3 بس که بار غم هجر تو، گران افتاده ست سایه، از ضعف ندارد سر همراهی ما

4 چون دل عرش جناب، آینه داری داریم کو سکندر که زند کوس فلک جاهی ما؟

5 صف مژگان تو گر سایه به دریا فکند خار قلاب شود در بدن ماهی ما

6 پیش چشم تو، ز غم گر بگدازیم چو شمع بر تو روشن نشود محنت جانکاهی ما

7 حیرت عالم آب، آینه ماست حزین ساغر باده بود صیقل آگاهی ما

عکس نوشته
کامنت
comment