سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

بر سر کوی دلارام، به جان از سلمان ساوجی غزل 276

غزل 276 ام از 897 غزلیات

بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم

1 بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم روز و شب در پی دل، گرد جهان می‌گردم

2 غم دوران جهان کرد مرا پیر و چه غم بخت اگر یار شود باز جوان می‌گردم

3 دیده‌ام طلعت زیباش که آنی دارد این چنین واله و مست از پی آن می‌گردم

4 تا نسیمی سر زلف تو بیابم چو صبا شب همه شب من بیمار به جان می‌گردم

5 ناوک غمزه جادو به من انداز که من پیش تیرت ز پی نام و نشان می‌گردم

6 تا مگر نوش لبی چون تو به من باز خورد چون قدح گرد لب نوش لبان می‌گردم

7 تو چو گل در تتق غنچه و من چون بلبل گرد خرگاه تو فریاد کنان می‌گردم

8 دامن از من مکش ای سرو که در پای تو من می‌دهم بوسه و چون آب روان می‌گردم

9 تو مکان ساخته‌ای در دل سلمان وانگه من مسکین ز پیت کون و مکان می‌گردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم

شاعر شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم چه کسی است ؟

شاعر شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم سلمان ساوجی می باشد.

شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم چیست ؟

قالب شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم غزل است

مضمون اصلی شعر بر سر کوی دلارام، به جان می‌گردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر