بیرون ز سینه طرح مینداز داغ را از سعیدا غزل 14

بیرون ز سینه طرح مینداز داغ را

1 بیرون ز سینه طرح مینداز داغ را چشمی بد است رخنهٔ دیوار باغ را

2 در موسمی که لاله قدح پر ز خون کند حیف است بی شراب گذاری ایاغ را

3 بس جستجوی یار که کردم ز هر دیار دانسته کس نداد ز جانان سراغ را

4 روغن کشم ز نرگس بادام، شام هجر روشن کنم به یاد نگاهی چراغ را

5 از یار اهل جذبه سعیدا صفا برند خود گو چه سود نکهت گل بید باغ را

عکس نوشته
کامنت
comment