برون قدر من از جرگ گرفتاران از مشتاق اصفهانی غزل 20

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

برون قدر من از جرگ گرفتاران شود پیدا

1 برون قدر من از جرگ گرفتاران شود پیدا که در دوری به یاران قیمت یاران شود پیدا

2 ز جنبش کرد مژگان حال چشمت را بیان اما ز بی‌تابی نبض احوال بیماران شود پیدا

3 به بزم اهل غفلت آنچه دانا می‌کشد داند کسی در جرگ مستان گر ز هشیاران شود پیدا

4 زنند این قوم پر از حق‌پرستی لاف و می‌ترسم که گر کاوند بت از جیب دین‌داران شود پیدا

5 رضا باغی بود کآنجا ز آتش سبزه می‌روید چو خطی کز عذار لاله‌رخساران شود پیدا

6 چکد حسرت ز سر تا پایم آن حال دگرگونم که گاه نزع بیمار از پرستاران شود پیدا

7 دلم را تازه‌رویی اشک غم مشتاق می‌بخشد طراوت باغ را چندانکه از باران شود پیدا

عکس نوشته
کامنت
comment