کار ما بیرون شد از حکیم نزاری قهستانی غزل 59

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

کار ما بیرون شد از ساز و نوا

1 کار ما بیرون شد از ساز و نوا وقت تجرید است و کنج انزوا

2 آسمان ما را در اقصای زمین یک زمان خوش دل نمی دارد روا

3 در زمین خود راستی ننهاده اند آفرینش را بر این دارم گوا

4 نفی تهمت را منجم می کند راستی نسبت به خط استوا

5 کاش باری آسمان منعکس پشت کوژ خویش را کردی دوا

6 تا به دنیا در چه خیر آمد پدید زین گروه ناحفاظ بی نوا

7 سر تهی چون طبل پر باد غرور بر کشیده تا به علیین لوا

8 عاقلان شان سخرة رای و قیاس جاهلان شان فتنة کام و هوا

9 باش از این غولان نزاری بر حذر بت هنوز از غول بهتر پیشوا

10 گرد بت رویان حسن افزای گرد بلبلی بر گلرخان می زن نوا

عکس نوشته
کامنت
comment