جامی

جامی

جامی
جامی

آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن از جامی غزل 143

غزل 143 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است

1 آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است خال مشکین تو بر رخ دانه ای زین خرمن است

2 آن رخ نازک چو آب از دیده رفت اما هنوز نقش خالت چون سیاهی مانده در چشم من است

3 تو مرا چشمی و تا بر بام و روزن آمدی چشم من گه بر کنار بام و گه بر روزن است

4 گر چه می پوشد ز ما لطف تنت را پیرهن کی توان پوشیدن آن لطفی که در پیراهن است

5 شب نهانی رخ به پایت سوده ام اینک هنوز قطره های خون ز اشک من تو را بر دامن است

6 دل اسیر دام و جان مرغ حریم بام توست داغ حرمان و غم هجران سراسر بر تن است

7 بی رخت گفتم نکو پر می کنم دامن ز اشک گفت جامی کار نیکو کردن از پر کردن است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است

شاعر شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است چه کسی است ؟

شاعر شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است جامی می باشد.

شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است چیست ؟

قالب شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است غزل است

مضمون اصلی شعر آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی