میخانه ی ما چون طرب آباد از سلیم تهرانی غزل 131

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

میخانه ی ما چون طرب آباد بهار است

1 میخانه ی ما چون طرب آباد بهار است از برگ گلش خشت چو بنیاد بهار است

2 گل کرد جنونم ز رگ و ریشه به صد رنگ اینها همه از لطف تو ای باد بهار است!

3 آن مرغ که از صحبت گل خوی گرفته ست کارش همه در فصل خزان، یاد بهار است

4 خواهی که درین باغ کنی کسب شکفتن شاگرد خزان باش که استاد بهار است

5 لیلی چمن: بید، که مجنون لقب اوست گویی که مگر بال پریزاد بهار است

6 دارند خروشی به چمن سرو و صنوبر از شوق تو اینها همه فریاد بهار است

7 کس باخبر از کار خود و سستی آن نیست هر برگ گل آیینه ی فولاد بهار است

8 دیروزه ند اطفال گل و لاله ی نوخیز در باغ، خزان است که همزاد بهار است

9 فریاد سلیم از جگرم دود برآورد چون مرغ گرفتار که در یاد بهار است

عکس نوشته
کامنت
comment