1 بلبل ما ناله بر آهنگ غربت ساز کرد باغ را چون بال خود برهم زد و پرواز کرد
2 یوسف من! چشم پیران نیست تنها بر رهت شوق مکتوب تو طفلان را کبوترباز کرد!
3 مطرب مجلس به زور نغمه آخر سرمه را همچو خاکستر زبون شعله ی آواز کرد
4 جوهر ذاتی ندارد احتیاج تربیت صورت آیینه را نقاش کی پرداز کرد
5 دیده ی پوشیده چون بادام در باغ جهان از غبار صبح و دود شام نتوان باز کرد
6 کی تسلی می شود از سیر هندستان سلیم گر به جنت رفت، یاد گلشن شیراز کرد