سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

یار ما رندست و با او یار از سلمان ساوجی غزل 313

غزل 313 ام از 897 غزلیات

یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن

1 یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن غمزه‌اش مست است هان، هوشیار می‌باید شدن

2 تا ز لعل آتشین بر ما فشاند جرعه‌ای سالها خاک در خمار می‌باید شدن

3 بر سر انکار ما گر رفت زاهد باش گو عاشقان را در سر این کار می‌باید شدن

4 در صوامع خود پرستان را چه سود از زهد خشک پای کوبان بر سر بازار می‌باید شدن

5 نامه چنگت همی باید شنید از گوش سر محرم این پرده اسرار می‌باید شدن

6 هفت عضو دیده را می‌بایدت شستن به آب بعد از آنت طالب دیدار می‌باید شدن

7 با تو تا مویی ز هستی هست هستی در حجاب بر سر کویش قلندر وار می‌باید شدن

8 من نمی‌رفتم به کویش دل کشید آنجا مرا هر کجا دل می‌کشد ناچار می‌باید شدن

9 آه من بیدار می‌دارد همه شب خلق را خلق را از آه من بیدار می‌باید شدن

10 گر تو می‌خواهی که در چشم آیی ای سلمان چو اشک اولت در چشم مردم خوار می‌باید شدن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن

شاعر شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن چه کسی است ؟

شاعر شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن سلمان ساوجی می باشد.

شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن چیست ؟

قالب شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن غزل است

مضمون اصلی شعر یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر