یار ما یار دگر کرد چه تدبیر کنیم از جامی غزل 336

جامی

جامی

جامی

یار ما یار دگر کرد چه تدبیر کنیم

1 یار ما یار دگر کرد چه تدبیر کنیم قصه مشکل خود پیش که تقریر کنیم

2 دوست دشمن بود آن سنگدل و دشمن دوست حد ما نیست که این قاعده تغییر کنیم

3 کاغذ و کلک چو پیچد سر از قصه ما بر رخ زرد به خون مژه تحریر کنیم

4 پیر ما گفت بتان مظهر حسن ازلند ما نظر در رخ شان از نفس پیر کنیم

5 سر وحدت طلبد خواجه و ما حیرانیم که ازین نکته نازک به چه تعبیرکنیم

6 بحر گوییم پدید آمده در صورت موج زین زیادت نتوانیم که تصویر کنیم

7 جامی ابنای جهان در گله اند از ما خیز تا ازین مرحله پر گله شبگیر کنیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر