-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسکینی پنجه ی ما نبود شانه ی موی چینی
2 راه شد بسته به حرفش، که به هم چسبیده ست دو لب او چو زبان قلم از شیرینی
3 نامه را کاغذ ابری کنم از موج سرشک شاید آن طفل قبولش کند از رنگینی
4 سایه ی لوح مزار است مرا سرو چمن بی قدش می کند از بس به دلم سنگینی
5 هوس نعمت فغفور خودآرایی کرد کاسه بر دست گدا داد ز چوب چینی
6 عجبی نیست ازو گر بگریزند سلیم سبزوار است خط و بوالهوسان قزوینی