بانگ ما کبک است، خرمن را از عرفی شیرازی غزل 549

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

بانگ ما کبک است، خرمن را به خرمن باز ده

1 بانگ ما کبک است، خرمن را به خرمن باز ده ای که می گفتی خریدارم، کنون آواز ده

2 روزگار خندهٔ غفلت گذشت ای کبک من دل به دندان گیر و تن در چنگل شهباز ده

3 ای فلک صیدی که افکندی به تیرت کشته شد بوسه ای بر دست این صیاد حکم انداز ده

4 می توان غماز عیب مردمان بودن، ای ظریف گر ظریفی عیب خود را عرضهٔ غماز ده

5 گفت و گوی سر وحدت را به صد ره کرده ای بال صوفی را به دست جنبش پرواز ده

6 شکر ما کن، دوست را، عرفی و جان ها بر فشان کز تو جان خواهد، نمی گوید که در دم باز ده

عکس نوشته
کامنت
comment