غیر از دلم که بی تو در او از جویای تبریزی غزل 776

جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی

غیر از دلم که بی تو در او گشته داغ جمع

1 غیر از دلم که بی تو در او گشته داغ جمع در کلبه ای که دیده هزاران چراغ جمع؟

2 آن را که به باد هوا و هوس نداد از دستبرد تفرقه باشد دماغ جمع

3 از یاد شمع روی تو در پردهٔ دلم فانوس وارگشته فروغ چراغ جمع

4 زآن چشم و عارض و خط مشکین دلم شکفت یا گشته نرگس و گل و سنبل به باغ جمع

5 زاید هزار فتنه ازو تا به صبحدم گردد شبی به دختر رزگر ایاغ جمع

6 در بند عشق، طالب آسودگی مباش دلبستگی عجب که شود با فراغ جمع

7 جویا بیا که فصل گل و لاله می رود هستند دوستان همه در باغ و راغ جمع

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر