1 دگر شب شد که مشتاق حضورم کنم یاد از رفیق گشته دورم
2 نسوزد هیچ عاشق مثل فایز خمیر آسا گرفتار تنورم
1 گهی دل مسکنش در کنج لبهات گهی در حلقه زلف چلیپات
2 دل فایز گهی بر پشت ابروت گهی در زیر نرگس های شهلات
1 برو قاصد که در رفتن ثوابست به تعجیلی برو حالم خرابست
2 به تعجیلی برو در پیش دلبر بگو فایز دمادم در عذابست
1 بتا مثل تو اندر شهر چین نیست خطا گفتند لیکن این چنین نیست
2 بت فایز ز صورت پرده بردار نگوید تا کسی مه در زمین نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به