1 آب ارچه نمیرود به جویم با تو جز در ره مردمی نپریم با تو
2 گفتی که چه کردهام نگوئی با من آن چیست نکردهای چه گویم با تو
1 من مهستیام بر همه خوبان شده طاق مشهور به حسن در خراسان و عراق
2 ای پور خطیب گنجه از بهر خدا مگذار چنین بسوزم از درد فراق
1 منگر به زمین که خاک و آبت بیند منگر به فلک که آفتابت بیند
2 جانم بشود ز غیرت ای جان و جهان گر زانکه شبی کسی به خوابت بیند
1 چندان بکنم تو را من ای طرفه پسر خدمت که مگر رحم کنی بر چاکر
2 هرگز نکنم برون من ای جان جهان پای از خط بندگی و از عهد تو سر