یا بود عشق منتشی از ذات از جامی هفت اورنگ 7

یا بود عشق منتشی از ذات

1 یا بود عشق منتشی از ذات یا بود منبعث ز حسن صفات

2 یا ز افعال یا ز آثارش می شمر منحصر درین چارش

3 عشق ذات آن بود که باشد دل سوی حق خالی از غرض مایل

4 باز یابد ز خویشتن طلبی که نباشد معینش سببی

5 کششی خیزد از درونه جان که عبارت ازان کشش نتوان

6 هم عبارت ازان بود کوتاه هم اشارت در آن بود گمراه

7 گر بپرسی که کیست محبوبیت زین تک و پوی چیست مطلوبت

8 خوابت از چشم اشکبار که برد صبرت از جان بیقرار که برد

9 رو به ره داشت جان آگاهت چون فتادی ز ره که زد راهت

10 در جواب سؤال ماند لال دم نیارد زد از حقیقت حال

11 هر چه بر خاطرش شود ظاهر باشد از حسب حال او قاصر

عکس نوشته
کامنت
comment