یا رب این قوم چه دم سرد از سلمان ساوجی قطعه‌ 74

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

یا رب این قوم چه دم سرد و چه افسرده

1 یا رب این قوم چه دم سرد و چه افسرده که به دم سردی و افسردگی از دی بترند

2 خیر قوم همه شان خواجه علاالدین است که ورا اهل خرد لاشه لاشی شمرند

3 گر کسی در سرو شکلش نگرد قی بکند نوکرانش همه از گرسنگی قی بخورند

4 گر به تقدیر و به به تحریر چو تیر فلک است به ازین نیست کزین مملکتش پی ببرند

5 سبلتش را به کششهای پیاپی بکنند دبه‌اش را به لگدهای دمادم بدرند

6 دوش می‌گفت حریفی که فلانی امروز خواجه فرمود که در ملک دگر می نخورند

7 به سر خواجه که من دست فرا می نبرم تا سر خواجه از اینجا به فرو می نبرند

عکس نوشته
کامنت
comment