- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا قمرا مقامرا ملکت قلب القمر قم اسقنی الخمر فقد قام خطیب السحر
2 صبح رخ از پرده نمود ای بدو رخ رشگ پری خیز و مکن وقت سحر همچو سحر پرده دری
3 واسق ثلثا صافیا مسلما عن کدر من زر جون مزجت بما فیک العطر
4 بی خبرم کن به سه می تا مگر از بی خبری هم من ازین غم برهم، هم تو ازین عشوه گری
5 وزد علیه قبلة وخذ بهذا القدر فالعمر ظل زایل فلا تبق بالعمر
6 داد مجیر از لب خود بده که تا در نگری عمر وی آید به فنا حسن تو گردد سپری