-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یا رب که چشم بد نرسد آن نگاه را وان طرز بازدیدن بیگاه و گاه را
2 آن خم بخم سلاسل مشکین پرشکن کاندر شکنج هر خمی افکنده ماه را
3 آن آستین فشاندن و آن جامه برزدن آن رسم برشکستن طرف کلاه را
4 بر دسته دسته زلف معنبر در آینه بیند چنانکه شاه مظفر سپاه را
5 دیبا میفکنید براهش که عاشقان از نقش چشم و چهره بپوشند راه را
6 در شرح دوستی بر او لب گشاده ام چون عاصیی که عذر بگوید گناه را
7 خاصان بارگاه رقیبان مدعی حال گدا که عرضه دهد پادشاه را
8 جز در گه تو راه بجایی نبرده اند از آستان خویش مران داد خواه را
9 بر لب قرین شکر تو ذکری نیاورم الا دعای خسرو گیتی پناه را