یا شب افغان شبی یا سحر از وحدت کرمانشاهی غزل 54

وحدت کرمانشاهی

آثار وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری

1 یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری می‌کند زین دو یکی در دل جانان اثری

2 خرم آن روز که از این قفس تن برهم به هوای سر کویت بزنم بال و پری

3 در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری

4 آنچه خود داشتم اندر سر سوادی تو رفت حالیا بر سر راهت منم و چشم تری

5 سال‌ها حلقه زدم بر در میخانه عشق تا به روی دلم از غیب گشودند دری

6 هرکه در مزرع دل تخم محبت نفشاند جز ندامت نبود عاقبت او را ثمری

7 خبر اهل خرابات مپرسید از من زان که امروز من از خویش ندارم خبری

8 از همه چیز گذشتم که ببینم رخ دوست وحدت آن روز که کردم سر گویش گذری

عکس نوشته
کامنت
comment