بگشای گوش هوش از فروغی بسطامی دیوان اشعار 2

فروغی بسطامی

آثار فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما

1 بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما بشنو کلام خسرو کشورگشای ما

2 «ساقی بیار بادهٔ سرخی برای ما تا بگذرد ز چرخ برین جای پای ما

3 در ساکنان هفت فلک خواب و خور نماند از نالهٔ شبانه و از های های ما

4 معشوق جام می به کفم داد و گفت نوش وز خاطر غمین ببر این دم جفای ما

5 رحم آمدش به حال من و این سخن بگفت خوش باش بعد از این که ببینی وفای ما

6 از آتش جهندهٔ عشقت جهان بسوخت یک شعله هم گرفت به طرف قبای ما

7 در زندگی گذر نکنی سوی ما ولیک رحمی به دل بیاور بعد از فنای ما

8 وقتی به ما گذر کنی ای سرو سیم تن ما خاک گشته‌ایم و نیاید صدای ما

9 برخواستیم از سر کویت ز دست چرخ یا رب که دیگری ننشیند به جای ما»

عکس نوشته
کامنت
comment