باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چمن از سعیدا غزل 533

سعیدا

سعیدا

سعیدا

باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چمن

1 باز تا در جلوه آمد جام صهبا در چمن لاله پر خون کرد از غیرت قدح را در چمن

2 رنگ می بازد به پیش بلبل از شرمندگی گل لباس عاریت پوشیده گویا در چمن

3 خرمن گل را در آب گل ببین چون می رود بسکه گل پامال کرد آن سرو بالا در چمن

4 باغبان دهر غافل دید اهل سیر را چشم نرگس را ز غیرت کرد بینا در چمن

5 نی از او بویی شنیدم نی پیامی یافتم چون صبا بسیار گردیدم سراپا در چمن

6 ابر نیسان است دایم چشم ما در هجر یار خوش نباشد هر که نوشد باده بی ما در چمن

7 می تواند با فراغ دل چو بلبل ناله کرد آن که را باشد اگر یک برگ گل جا در چمن

8 من که تنگی می کند عالم برای بودنم چون توانم بود یک ساعت سعیدا در چمن؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر